رئیس خوشکلــــــــــــــــا

 

نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت 13:18 توسط M@hHhHhH..............| |

ازبس جذابی
میخواهم جاذبه ات را به نیوتن ثابت کنم!! 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

 

دِلـَ ـمـ

بهـ بَهـ ـانهـ ے هَمیشَگـ ـے
....گِریـ ـستــــــــ
بُگـ ـذار بِگِـ ـریــَـدُ بـدانـَ ـد
کِهـ هـَ ـر آنچهـ خـ ـواسـتـــــــ

هـَمیـ ـشهـ نیـ ـستــــــ

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

دِلَم تَنگ اَست اَما هَنوز تو دَر آن جآ میشَوی
چِقَدر اَبعادِ بودَنَت عَجیب اَست 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

جــــــســـــــارت مــــــے خـــــواهـــــد ؛

نزدیڪــ شدن به افڪار دخترے ڪہ روزها مـردانــہ با زندگــے مـے جـنگـد ،

اما ... شب ها بـالـشـش از هـــق هـــق هـاے دخترانــہ خیس است ! 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

گـمان میـکردم قـانع بـاشی و بـه شـکستـن دلـم اکتـفا کـنی
نه ایـنکه فستـیـوالـی از دروغ به راه بـینـدازی
و در آخـر بـگویـی:
“میـروم تا اذیـت نـشوی بـهتـرین مـن!”| 

 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

פـالَــҐ را پــرωــیـנنـנ

گفتمــ رو بــہ راهمــ

פּلے هیچ ڪـω לּمے בآنـנ رو بـہ رآهے هـωــتمـ ڪہ تـُـפּ رفتـہ اے...

تـا ڪـے ایـטּ تـراژدے مسخـره زندگے را نگاه ڪــُنمـ؟!

دیــالوگ هـایے ڪــه برایــمـ دیڪـــته ڪــرده انـد؟!

این نمــایش تڪـــرارے

ایـن خنده هـای زورڪـے

تـا ڪـے؟! 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

خـَط ـآے ِ دیـد یـَعـלּ ـے :


طـَرف ـهـیچ خـَرے نـَبـود ...


مـآ زی ـآدے
گـُنـده می ـدیدیمـش 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

بعضی سر درد ها با قرص خوردن خوب نمیشه

دواش فقط یه گلوله است...................... 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

دلـم نـه عـشق میـخواهد ، نـه دروغــهای قـشنگ ، نـه ادعـاهای بـزرگ،نـه بـزرگهای پـر ادعــا ...!
دلـم یـک فنـجان قــهوه داغ میــخواهد و یــک "دوســــت" ، کـه بـشود بـا او حـرف زد ... 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

كاش آدم ها مثل ماشین ها
چراغ راهنما داشتند
قبل از پیچاندن
می فهماندن ... 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

گمشده:
سرگردانم شما مردی را ندیده اید
بلندبالا،باکیفی سنگین بردوشش و تلفن همراه در دستش
که حواسش گرم زندگی نیست ...!؟
شما مردی را ندیده اید
که موهای پیشانی اش کمی خلوت است
و در شلوغی ها از کنار خودش می گذرد
مردی با چشمان نافذ!؟
که در عمق خیابان های شهر سیگار می کشد
تنهای تنها!؟
شما مردی را ندیده اید
که سر من روی شانه اش جا مانده باشد...!!؟؟؟ 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

آشوب،همان حس غریبی ست که دارم

وقتی که به لب های تو
لبخند نباشد 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم

همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی ........;

آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت
مـــــــــــــــــــــالِ دیــگـــــــــــری نبــــــــــاشـــد 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

زیــــ ـ ـــز دلـــ ـ ــــــــــ ـ ــــــم

عـــــــــــــــاشــــقی" از تــــ ـ ـو.....

وابستــــگی" از مــــــ ـ ــن...... 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

                                                                       

                                                                       

I LOVE YOU  

 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

“ مـنـے” که . .
کـنـارش “ تـــــــــو ” نـبـاشـد . .
بـزرگـتـریـن پـارادوکـس دنـیـاسـت .../. 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

شِِیــــریـــــــنم

حال و روزم را که ببینی، خواهی فهمید قـیامــت که می گویند هـــمین حالاست!!!!
شـوق حضــورت قـیامـتی به پــا کرده است در من...!!! 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

گاهـے ڪـلام در وصـفــ واقعیـتــِ مـا ڪـم مـےآورد

ناچـ ــارایـن ســہ نقـطــہ …و دیگـ ـر هیــچ !

 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

نمی دانم اگر روزی کوچه علی چپ ،

مشمول طرح ترمیم بافت فرسوده شود ،

وقتی من و تو پس از مدت ها ؛

یکدیگر را بر حسب اتفاق ببینیم !

چه خاکی بر سر خواهیم کرد . . . ؟!

 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

میگرن

دلیل سردرد هایم نیستـــــ

از خوردن فکرهای مسموم

مغزم دلپیچه گرفته است . . .

 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

گاهی گــذشــت میکنم ..

گاهی گـذر ..

و کاش ..

بدانی فرق این دو را ..

 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

هی روزگــــــــــــــــار !!!

چراغت که روشنـــــــه . . .

ولی نمیدونم چرا صدات همش قطع و وصل می‌شــــــــه !!!

 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

خـدایـا عـقیده هـایم را … از عـقده هـایم مـصون بـدار



 

 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |

سرگردانم؛
شما مردی را ندیده اید بلند بالا
با کیفی سنگین بردوش و تلفن همراهی در دست
که حواسش جمع زندگی نیست؟
شما مردی را ندیده اید که موهای پیشانی اش کمی خلوت است
... ... ... ... ... و در شلوغی ها ازکنار خودش می گذرد؟
مردی با چشمانی نافذ
که در عمق خیابان های شب سیگار می کشد
تنهای تنها؟
شما مردی را ندیده اید که سر من
روی شانه هایش جا مانده باشد؟ 

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |


Power By: LoxBlog.Com