رئیس خوشکلــــــــــــــــا

 

اولین بار بود که از سیـگار متنفر شدم

وقتی لبانت طعم سیـگار میداد...

و من میدانستم که تو سیـگار نمیکشی! 

 

نوشته شده در چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,ساعت 2:8 توسط M@hHhHhH..............| |

حســـــآבت یــآ خســـآست

اسمش رآ هـــرجهــ خوآهـﮯ بگذآر

مــטּمیخوآهمــ
توفقط عزیزבل مـטּ بــآشـﮯ 

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:20 توسط M@hHhHhH..............| |

َمــِہ در دُنیا کسے رآ دآرند برآے خودشآלּ ..!

"خُسرو و شیریـלּ" ... "لیلے و مَجنوלּ"

"رامیـלּ و ویس" ... "پیرمرد و پیرزלּ"

"تـــو و اوלּ"

"مَــלּ و تَنهـآیے" 

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:20 توسط M@hHhHhH..............| |

خـــــیآلْ مـــیـڪَـــرْבҐَ خـــِــیـرےْ ...

اِωــــتــِـخـــآرِه اَتْ نــَـڪَـــرْבَمـ
(!) 

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:20 توسط M@hHhHhH..............| |

تـُـوبـــﮧ اُفــتآבטּ مَـــטּ בر خـیـآبـآטּ خَنـבیـבے....

وَ مَــטּ...

هَمــﮧ ے حَواسَــ‌مــ بـــﮧ چشـــمآטּ مَرבمـــ شَـــ ـهر بــوב

کــﮧ عآشقــ خَنـבه اَتـــــــ ــ نَشَوَنــב... 

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:20 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نــه از تنهــایــی مــی‌تــرســم،

نــه از تنهــا مــانــدن!

 
ترسم از

تنهــا بــودن،

در كنــار دیگــــــری ســت . . . 

نوشته شده در یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:43 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:14 توسط M@hHhHhH..............| |

 

 

خدایا...

خواستم بگویم تنهایم ،

اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد ؛

چه کسی بهتر از تو ...؟

نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:44 توسط M@hHhHhH..............| |

تو باشی

من باشم و ... هیچ !

دنیا هم ارزانی خودشان
 

نوشته شده در چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:12 توسط M@hHhHhH..............| |

اشتباه از من بود...

پر رنگ
نوشتمــــــــــــــــــــــــــت 

نوشته شده در چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 18:53 توسط M@hHhHhH..............| |

 آرام بــــاشـ בلـــم , او بــے تـــو آرام اســـتـــ 

نوشته شده در چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 18:8 توسط M@hHhHhH..............| |

تنهایی یعنی
امشبم مثل شبای دیگه
رو تختت دراز بکشی
آهنگ بزاری و بازم فکر کنی
به نبودنش
به حرفایی که باهم میزدید
به اینکه با غریبه ای رفته
و مثل همیشه چشمات تقاص پس بدن... !!! 

نوشته شده در چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 18:3 توسط M@hHhHhH..............| |

من یک زنم ...
نه جنس دوم...
نه یک موجود تابع...
نه یک ضعیفه ...
نه یک تابلوی نقاشی شده،
نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی،

نه یک کارگر بی مزد تمام وقت،
نه یک دستگاه جوجه کشی.ـ
من سعی می کنم آنگونه که می اندیشم باشم ،
بی آنکه دیگری را بیازارم...
فرای تمام تصورات کور،
هنجارهای ناهنجار، تقدسات نامقدس!ـ
باور داشته باش من هم اگر بخواهم می توانم خیانت کنم،
بی تفاوت و بی احساس باشم،
بی ادب و شنیع باشم،
بی مبالات و کثیف باشم.
اگر نبوده ام و نیستم ،
نخواسته ام و نمی خواهم..

نوشته شده در چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:24 توسط M@hHhHhH..............| |

دلم گرفت... 

 

نوشته شده در یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:7 توسط M@hHhHhH..............| |

تنهایی ِ دستانم

گناه ِ نابخشودنی ِ تو خواهد بود

برای همیشه..... 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:,ساعت 19:27 توسط M@hHhHhH..............| |

 

ســــــلامتــــــی اونــــــایی که خیــــــلی تنـــهــــــان

نـــه که نمـــیتـــونـــن با کـــســـی باشـــن..

فـــقـــط دلـــشـــون نمـــیخـــواد بــــــا
هر کـــســـی باشــــــن..... 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:,ساعت 19:24 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:,ساعت 19:11 توسط M@hHhHhH..............| |

 راست می گوید. تن های تنهــــــــا، غصه دارن....

 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:,ساعت 19:0 توسط M@hHhHhH..............| |

با هر چی چشم تو دنیاست باید تو را نگاه کرد..... 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:,ساعت 18:58 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت 13:18 توسط M@hHhHhH..............| |

ازبس جذابی
میخواهم جاذبه ات را به نیوتن ثابت کنم!! 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

 

دِلـَ ـمـ

بهـ بَهـ ـانهـ ے هَمیشَگـ ـے
....گِریـ ـستــــــــ
بُگـ ـذار بِگِـ ـریــَـدُ بـدانـَ ـد
کِهـ هـَ ـر آنچهـ خـ ـواسـتـــــــ

هـَمیـ ـشهـ نیـ ـستــــــ

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

دِلَم تَنگ اَست اَما هَنوز تو دَر آن جآ میشَوی
چِقَدر اَبعادِ بودَنَت عَجیب اَست 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

جــــــســـــــارت مــــــے خـــــواهـــــد ؛

نزدیڪــ شدن به افڪار دخترے ڪہ روزها مـردانــہ با زندگــے مـے جـنگـد ،

اما ... شب ها بـالـشـش از هـــق هـــق هـاے دخترانــہ خیس است ! 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

گـمان میـکردم قـانع بـاشی و بـه شـکستـن دلـم اکتـفا کـنی
نه ایـنکه فستـیـوالـی از دروغ به راه بـینـدازی
و در آخـر بـگویـی:
“میـروم تا اذیـت نـشوی بـهتـرین مـن!”| 

 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

פـالَــҐ را پــرωــیـנنـנ

گفتمــ رو بــہ راهمــ

פּلے هیچ ڪـω לּمے בآنـנ رو بـہ رآهے هـωــتمـ ڪہ تـُـפּ رفتـہ اے...

تـا ڪـے ایـטּ تـراژدے مسخـره زندگے را نگاه ڪــُنمـ؟!

دیــالوگ هـایے ڪــه برایــمـ دیڪـــته ڪــرده انـد؟!

این نمــایش تڪـــرارے

ایـن خنده هـای زورڪـے

تـا ڪـے؟! 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

خـَط ـآے ِ دیـد یـَعـלּ ـے :


طـَرف ـهـیچ خـَرے نـَبـود ...


مـآ زی ـآدے
گـُنـده می ـدیدیمـش 

نوشته شده در پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط M@hHhHhH..............| |

بعضی سر درد ها با قرص خوردن خوب نمیشه

دواش فقط یه گلوله است...................... 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

دلـم نـه عـشق میـخواهد ، نـه دروغــهای قـشنگ ، نـه ادعـاهای بـزرگ،نـه بـزرگهای پـر ادعــا ...!
دلـم یـک فنـجان قــهوه داغ میــخواهد و یــک "دوســــت" ، کـه بـشود بـا او حـرف زد ... 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

كاش آدم ها مثل ماشین ها
چراغ راهنما داشتند
قبل از پیچاندن
می فهماندن ... 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

گمشده:
سرگردانم شما مردی را ندیده اید
بلندبالا،باکیفی سنگین بردوشش و تلفن همراه در دستش
که حواسش گرم زندگی نیست ...!؟
شما مردی را ندیده اید
که موهای پیشانی اش کمی خلوت است
و در شلوغی ها از کنار خودش می گذرد
مردی با چشمان نافذ!؟
که در عمق خیابان های شهر سیگار می کشد
تنهای تنها!؟
شما مردی را ندیده اید
که سر من روی شانه اش جا مانده باشد...!!؟؟؟ 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

آشوب،همان حس غریبی ست که دارم

وقتی که به لب های تو
لبخند نباشد 

نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم

همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی ........;

آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت
مـــــــــــــــــــــالِ دیــگـــــــــــری نبــــــــــاشـــد 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

زیــــ ـ ـــز دلـــ ـ ــــــــــ ـ ــــــم

عـــــــــــــــاشــــقی" از تــــ ـ ـو.....

وابستــــگی" از مــــــ ـ ــن...... 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

                                                                       

                                                                       

I LOVE YOU  

 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

“ مـنـے” که . .
کـنـارش “ تـــــــــو ” نـبـاشـد . .
بـزرگـتـریـن پـارادوکـس دنـیـاسـت .../. 

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,ساعت 15:35 توسط M@hHhHhH..............| |

شِِیــــریـــــــنم

حال و روزم را که ببینی، خواهی فهمید قـیامــت که می گویند هـــمین حالاست!!!!
شـوق حضــورت قـیامـتی به پــا کرده است در من...!!! 

نوشته شده در یک شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:48 توسط M@hHhHhH..............| |


Power By: LoxBlog.Com